خسته ام از آرزوها، آرزوهاى شعارى / شوق پرواز مجازى، بالهاى استعارى / لحظه هاى کاغذى را روز و شب تکرار کردن
خاطرات بایگانى، زندگیهاى ادارى / روى میز خالى من، صفحه باز حوادث / در ستون تسلیتها، نامى از ما یادگارى...
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم / ولى دل به پائیز نسپرده ایم / چو گلدان خالى لب پنجره / پر از خاطرات ترک خورده ایم...
گفتی: غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟ / شیرین من، برای غزل شور و حال کو؟ / پر می زند دلم به هوای غزل، ولی / گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟...
دردهای من نگفتنی / دردهای من نهفتنی است / دردهای من / گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست / درد مردم زمانه است...
خدایا عاشقان را با غم عشق آشنا کن / زغمهای دگر غیر از غم عشقت رها کن / تو خود گفتی که در قلب شکسته خانه داری / شکسته قلب من جانا به عهد خود وفا کن...
عکس/ سید محسن سجادی
نظر شما